ضريب آلفاي كرنباخ و ويژگيهاي آن با تأكيد بر كاربردهاي آن در پژوهشهاي اجتماعي
توجه: نوشته زیر برگرفته از نوشته های دکتر کامران صداقت می باشد.
پايايي ابزارهاي سنجش در پژوهشهاي اجتماعي يكي از مهمترين موضوعات روش شناختي است چرا كه بدون آن نميتوان به نتايج مطالعات تجربي اعتماد كافي داشت. هماهنگي دروني بين آيتمها وضرايب آلفاي كرنباخ كه بر پايه آن قرار دارد از عموميترين شيوههاي بررسي پايايي ابزارهاي سنجش است. توجه به اين كه پايين بودن مقدار ضريب آلفا لزوما به معناي عدم پايايي ابزار نيست. آلفاي كرنباخ براي ابزارهاي تك بعدي مناسب است و در صورت جند بعدي بودن ابزار بايد براي هر بعد به طور جداگانه به محاسبه اين ضريب دست زد. ارتباط ضريب آلفاي كرنباخ با برخي روشهاي ديگر به ويژه روش دو نيمه كردن ابزار سنجش و همچنين دامنه تغييرات اين شيوههاي محاسبه آن از جمله موضوعاتي است كه در اين مقاله به آن پرداخته شده است.
شيوههاي مختلفي براي سنجش پايايي وجود دارد كه عبارتند از:
آزمون ، آزمون مجدد ، استفاده از فرمهاي موازي ، دو نيمهكردن ابزار سنجش و هماهنگي دروني بين آيتمهاي ابزار سنجش ، براي هر سنجش هماهنگي دروني بين آيتمهاي مختلف يك ابزار نيز از تكنيكهاي مختلفي ميتوان استفاده كرد كه استفاده از ضريب آلفاي كرنباخ يكي از آنهاست.
ضريب آلفاي كرنباخ به عنوان يكي از ضرايب پايايي يا قابليت اعتماد شناخته ميشود. اين ضريب از عموميترين ضرايبي است كه توسط پژوهشگران علوم اجتماعي براي سنجش پايايي ابزارهاي مختلف جمعآوري دادهها مورد استفاده قرار ميگيرد. مهمترين علت عموميت استفاده از آن به احتمال زياد ناشي از سادهتر بودن استفاده از اين ضريب در عمل است. با اين وجود مباحث طرح شده در كتابهاي روش شناسي علوم اجتماعي اغلب به اختصار از كنار آن گذشتهاند و احتمالا به همين دليل ـ با دلايل ديگر ـ برخي ادراكات نادرست اين ضريب در بين دانشجويان علوم اجتماعي وجود دارد. در اين مقاله سعي شده است تا با ارائه مثالهايي از متغير هاي جامعهشناختي و همچنين تأمل بيشتر در ويژگيهاي ضريب آلفاي كرنباخ امكان استفاده صحيحتر از آن فراهم شود.
ويژگيهاي ضريب آلفاي كرنباخ
هر چند ضريب آلفاي كرنباخ از طريق فرمولهاي مختلفي قابل محاسبه است اما عموميترين فرمول مورد استفاده به شرح زير است.
فرمول 1
كه در آن k نماد تعداد آيتمها (گويه، سوال ، معرف و ....) نماد مجموع واريانس هر يك از آيتمهاي سازنده ابزار سنجش و نماد واريانس مجموع نمرات آيتمهاي سازنده ابزار است. ويژگيهاي مختلف ضريب آلفاي كرنباخ به لحاظ روش شناختي و همچنين تكنيكي شامل موارد زير است:
1. ضريب آلفاي كرنباخ بر پايه هماهنگي دروني گويهها با يكديگر قرار دارند.
2. ضريب آلفاي كرنباخ تابع دو متغير «تعداد آيتمهاي ابزار» و «متوسط ضريب همبستگي بين آيتمها» است
3. ضريب آلفاي كرنباخ مناسب براي سنجش پايايي ابزارهاي تك بعدي است. (SPSS INC. 1996: 6)
4. مقدار ضريب آلفاي كرنباخ برابر با ميانگين كليه ضرايب پايايي ممكن از طريق دو نيمه كردن است (wuensch, 2004: 4) .
5. ضريب آلفاي كرنباخ به عنوان يي از ضرايب محافظهكار شناخته ميشود به نحوي كه ضريب پاياي محاسبه شده از ساير شيوهها (نظير دو نيمه كردن) مقادير بيشتر از آلفا را نشان ميدهد.
6. در عمل، مقدار ضريب آلفاي كرنباخ از حداقل تا حداكثر 1+ تغيير ميكند (Nichols,1999: 1-8)
در اغلب منابع در رابطه با مقدار مطلوب براي ضريب آلفا، به نوشته نونالي استناد شده است (Nunally) . بر اساس استدلال وي، براي پايا قلمداد كردن يك ابزار، حداقل مقدار 7/0 براي ضريب آلفا لازم است. لذا ميتوان ابزار طرح شده را بر اساس شيوه هماهنگي دروني گويهها، يا قلمداد كرد.
فرمول (2)
وجود واريانس مشترك بالا باعث ميشود واريانس مجموع نمرات بسيار بيشتر از جمع كه در آن K نماد آيتمها و r نماد متوسط همبستگي بين آيتمهاست. در رابطه با مثال ارائه شده ماتريس همبستگي و متوسط آن به شرح زير است.
تك بعدي بودن ابزار سنجش
اگر متغير مورد سنجش يك سازه تك بعدي است. انتظار ميرود كه همبستگي بالايي بين آيتمها وجود داشته باشد و لذا مقدار ضريب آلفا بالا خواهدبود. اما چنانچه متغير مورد مطالعه يك سازه چند بعدي است نميتوان انتظار داشت كه بين آيتمهاي متعلق به ابعاد همبستگي بالايي وجود داشته باشد و در اين حالت مقدار ضريب آلفا، از مقدار 1+ فاصله خواهد گرفت و احتمالا به پايينتر از مقدار 7/0 كاهش خواهد يافت.
بر اساس نتايج بدست آمده. اين راهحل در برابر محقق قرار ميگيرد كه ضريب آلفاي كرنباخ را براي هر يك از ابعاد دوگانه فوق به طور جداگانه محاسبه نمايد ( بحث تك بعدي بودن ضريب آلفاي كرنباخ).
رابطه ضريب آلفا با روش دو نيمه كردن
يكي از روشهاي بررسي پايايي ابزار سنجش ، روش دو نيمه كردن است دو نيمه كردن آيتمها به طرق مختلفي صورت ميگيرد. گزينش تصادفي، گزينش زوج و فرد و همچنين گزينش قضاوتي به منظور برابر در نظر گرفتن دو نيمه از جمله اين موارد است. در هر حال با توجه به تعداد گويهها، تعداد تركيبهاي ممكن براي گويههاي دو نيمه مشخص ميشود. ضريب آلفاي كرنباخ برابر با متوسط ضرايب پايايي كليه حالات دو نيمه كردن است. براي دو گويه تنها 1 تركيب براي چهار گويه، 3 تركيب و براي ده گويه 126 تركيب ممكن وجود دارد. تعداد تركيبهاي ممكن براي دونيمه تعريف شده از رابطه زير به دست ميآيد.
رابطه ضريب آلفا با روش دو نيمه كردن
يكي از روشهاي بررسي پايايي ابزار سنجش، روش دو نيمه كردن است. دو نيمه كردن آيتمها به طرق مختلفي صورت ميگيرد. گزينش تصادفي، گزينش زوج و فرد و همچنين گزينش قضاوتي به منظور برابر در نظر گرفتن دو نيمه از جمله اين موارد است. در هر حال با توجه به تعداد گويهها، تعداد تركيبهاي ممكن براي گويههاي دو نيمه مشخص ميشود. ضريب آلفاي كرنباخ برابر با متوسط ضرايب پايايي كليه حالات دو نيمه كردن است. براي دو گويه تنها 1 تركيب، براي چهار گويه، 3 تركيب و براي ده گويه 126 تركيب ممكن وجود دارد
يك ويژگي اساسي در تعريف ضريب پايايي اين است كه نسبت واريانس، مطابق با تئوري ، بين صفر تا يك است. اما در عمل ما با نمرات خطا و واقعي مشاهده نشدهاي روبرو هستيم كه وقتي تئوري وارد عمل ميشويم. كوشش ما براي تخمين پايايي ميتواند با نتايج غير قابل انتظاري روبرو شود. در عمل مقادير ممكن برآورد پايايي از حداقل تا حداكثر 1+ تغيير ميكند
آلفا در صورتي ميتواند منفي باشد كه مجموع واريانس تك تك گويهها، بزرگتر از واريانس مقياس باشد. از آنجا كه واريانس مجموعهاي از متغيرهاي تصادفي برابر است با مجموع واريانسهاي هر يك از متغيرها به اضافه دو برابر مجموع كوواريانس آنها (Hays. 1981
ضريب آلفا منفي خواهد بود هر گاه ميانگين كوواريانس در ميان آيتمها منفي باشد.
برخورد با يك ضريب منفي براي آلفاي كرنباخ ميتواند ناشي از انجام برخي خطاها به لحاظ تكنيكي يا روشي باشد. در صورت برخورد كردن با يك ضريب منفي براي آلفاي كرنباخ بايد به موارد زير توجه شود.
1. اولين چيزي كه بايد چك شود اين است كه آيا در كدگذاري دادهها اشتباهي رخ داده است يا خير؟ يك اشكال عمومي اين است كه مقياس شامل برخي گويههايي است كه در جهت متضادي جملهبندي شدهاند و محقق فراموش كرده است كه آنها را به طور مناسب باز كدگذاري كند و در نتيجه كوواريانس منفي محاسبه شده است، در حالي كه واقعا مثبت است.
2. احتمال ديگر كه در مواردي با نمونههاي كم و همچنين تعداد كم گويهها رخ ميدهد. اين است كه در حاليكه كوواريانس در بين گويهها مثبت است. خطاي نمونهگيري باعث ايجاد يك كوواريانس منفي در يك نمونه خاص شده است.
3. در نهايت ممكن است محقق در تهيه گويههايي كه پديده يكساني را اندازهگيري ميكنند دچار اشتباه شده باشد و گويههاي تعريف شده واقعا داراي كوواريانس منفي باشند و بنابراين مجموعه گويهها تشكيل دهنده مقياس منفردي كه پديده يكساني را بسنجند، نيستند.
بدترين وضعيت ممكن براي تعريف يك ابزار كه پديده واحدي را بسنجد، اين است كه ضريب آلفاي كرنباخ مقدار را به خود بگيرد. در يك مورد سادهتر، اين وضعيت هنگامي كه اتفاقي ميافتد كه ابزار شامل دو آيتم است كه ضريب همبستگي بين آنها يك ضريب كامل در جهت منفي است ـ واريانس دو گويه با يكديگر برابر است و لذا واريانس مجموع نمرات نيز برابر با صفر ميشود.
ضريب آلفاي استاندارد و غير استاندارد
محاسبه ضريب آلفاي غير استاندارد بر پايه واريانس و كوواريانس قرار دارد (فرمول 1، ص) و محاسبه ضريب آلفاي استاندارد بر پايه ضريب همبستگي (فرمول 2، صفحه 5) يا نمرات استاندارد قرار دارد. در ابتدا ذكر اين نكته اهميت دارد كه «نميتوان به طور مطلق يكي از انواع ضرايب را نسبت به ديگري برتر يا مطلوبتر دانست»(Yu. 1993: 3) هر چند اين دو مفهوم با يكديگر رابطه دارند اما دقيقا يكسان نيستند. به لحاظ كاربردي ميتوان چنين قضاوت كرد كه در برخي شرايط استفاده از هر يك از دو روش فوق نتايج يكسان يا تقريبا يكساني به بار خواهد آورد و در برخي شرايط نتايج تا حد قابل توجهي متفاوت خواهند بود.
در اغلب ابزارهاي سنجش در پژوهشهاي اجتماعي كه براي اندازهگيري يك متغير خاص طراحي شدهاند، گزينههاي مختلف هر آيتم «اغلب» دامنه تغييرات يكساني داشته و واريانس گويههاي مختلف به يكديگر نزديك است. به عنوان مثال استفاده از طيف ليكرت كه امتياز هر گويه بين 1 تا 5 تغيير ميكند يا سوالات شناختي كه امتياز هر پاسخ، (پاسخ غلط) يا 1 (پاسخ صحيح است). ساير طيفهاي مورد استفاده براي سنجش متغيرهاي پنهان نظير طيف بوگاردوس يا افتراق معنايي، نيز اغلب 5 گزينهاي هستند. در اين حالت ضرايب آلفاي استاندارد و غير استاندارد به يكديگر نزديك دوم خواهد بود.
در حالت دوم ، كه كمتر اتفاق ميافتد ، دامنه تغييرات آيتمهاي مختلف متفاوت است. مثلا برخي آيتمها 0 تا 1 و برخي از آيتمها 1 تا 5 . در چنين حالتي كه واريانس آيتمهاي مختلف تفاوتهاي زيادي در مقايسه با يكديگر دارند، نتايج روش استاندارد و غير استاندارد متفاوت خواهد. «در اين حالت از ضرايب استاندارد ترجيح داده مي شود» (Renaldo & santos. 1996: 6).
در هر حال از آنجا كه استفاده از روش استاندارد در حالتهاي مختلف (آيتمهاي داراي گزينههاي با دامنه تغييرات يكسان يا متفاوت) نتايج يكساني به بار ميآورد و همچنين اين كه امكان مقايسه پايايي ابزارها مختلفي كه براي سنجش متغيرهاي يكساني توسط گروههاي پژوهش طرح شدهاند را امكان پذير ميسازد، ترجيح داده ميشود.
نتيجهگيري
در استفاده از ضريب آلفاي كرنباخ بايد به برخي نكات مهم توجه شود:
ý پايين بودن ضريب آلفاي كرنباخ را نبايد دليل براي ناپايا بودن ابزار سنجش تلقي كرد.
ý بالا بودن ضريب آلفاي كرنباخ به معناي مناسب بودن ابزار طراحي شده به لحاظ نظري نبوده و چه بسا با برخي ملاحظات بتوان بدون تغيير در ابزار به ضرايب پايايي بالاتري دست يافت.
ý توجه به ماهيت ضريب آلفاي كرنباخ به عنوان تكنيكي براي سنجش هماهنگي دروني آيتمهاي يك ابزار ضروري است.
ý چنانچه متغير مورد سنجش توسط ابزار يك متغير چند بعدي باشد با توجه به اين كه اين انتظار ميرود كه همواره آيتمهاي سازنده يك بعد با همديگر نسبت به آيتمهاي ساير ابعاد، هماهنگتر باشند. لذا محاسبه اين ضريب براي هر يك از ابعاد به طور جداگانه براي دستيابي به ضريب پايايي واقعي ضروري است.
ý منفي بودن ضريب آلفاي كرنباخ در صورت فقدان مسائل تكنيكي در محاسبه ضريب به معناي نقصان جدي در طرح ابزار سنجش تفسير خواهد شد.
ý هر چند دلايل ضرايب آلفاي استاندارد و غير استاندارد در مقايسه با يكديگر داراي برتري مطلق نيستند اما به برخي دلايلي كه در متن ذكر شد استفاده از ضريب استاندارد توصيه ميشود.